تو بشناس شهر آباد خویش *** بَر و بوم و فرخنده بنیاد خویش
حکیم ابوالقاسم فردوسی
معرفی کامو در غالب شعری منظوم، همراه با تصاویر مربوط به هر بند:
شاعر: حسن آقا عبدالّهی
دامنه شمالی گرگش/ عکس از: میثم ابرکار
لطفا به ادامه مطلب مراجعه کنید.
بود کامو یکی از بخش کاشان
که اطرافش همه باغ و گلستان
بود زیردا جنوب شهر کامو
میانده در میان شهر کامو
شمال غربیش هست سرمدولا
شمال شرقیش کوی مصلا
بود سرده یکی از بهترین جا
کنار هم چه در شادی چه غمها
مکان دیدنیش قلعه ی خان
که قدمت دارد آن خیلی فراوان
زیارتگاه آن باشد به زیردا
که مدفونند سه تن از بهترین ها
بگویم از مکان تفریح آن
که سرچشمست با آبی فراوان
درختان صنوبر در کنارش
بیا بنگرببین آب روانش
بگو شاعر کمی ز کشت و کارش
بگو از مردمان بی مثالش
یکی محصول آن گردو و بادام
درختانش بود پر بار مادام
گل سرخش به دنیا بی نظیر است
صفای شهر ما گویند به این است
بیا بنگر ببین انگور زرین
خدا را شکر گو از آن و از این
هوای شهر ما بسیار عالیست
همیشه آسمان شهر آبیست
بگویم من که این مردم نجیبند
که در میهمان نوازی بی نظیرند
زمان جنگ با صدام کافر
شدند چهل تن فدایی بهر داور
ببوسم تربت پاک شهیدان
که جان دادند برای دین و قرآن
کامویی